خوان رولفو / عبدالله کوثری
"خوستینو! بهاشان بگو مرا نکشند. برو به اشان بگو. محض رضای خدا! به اشان بگو. بگو خواهش میکنم. محض رضای خدا.""نمی توانم. یک سر گروهبانی آنجاست که حاضر نیست اسم تو را بشنود.""کاری بکن که به حرفهات گوش کند. به هر زبانی که بلدی بهاش بگو همین قدر که ترساندنم برای هفت پشتم کافیست. بهاشان بگو خواهش میکنم. محض رضای خدا.""آخر حرفشان فقط ترساندن تو نیست. انگار راست راستی قصد دارند بکشندت. من هم خوش ندارم بروم آنجا.""یک دفعه دیگر هم برو. فقط یک دفعه. ببین چه کاری ازت ساخته است.""نه. خوش ندارم بروم. چون آن وقت میفهمند من پسر توام. اگر دم داستان این هفته نهم مهرماه 95: جدال ماریو بارگاس یوسا...
ادامه مطلبما را در سایت داستان این هفته نهم مهرماه 95: جدال ماریو بارگاس یوسا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6shahrzaddarab2 بازدید : 214 تاريخ : يکشنبه 2 آبان 1395 ساعت: 23:15